و اما عشق

آیا جرات می کنید برای فرزندان خود آبمیوه پاکتی یا سوسیس و کالباس بخرید؟؟!!! من طعنه نمی زنم. حتی جرات نمیکنیم آبلیموی شرکتی بخریم!!! اگر مارک خارجی باشد، شاید بخریم. اما ایرانی، اصلا!! چرا؟؟ جوابش بسیار ساده است. ما ایرانیها را بهتر میشناسیم!!! آنها برای منافع شخصی خود از هیچ جنایتی خودداری نمی کنند!!! مواد غذایی خطرناک، مسموم و سرطان زا را فقط بخاطر سودبیشتر روانه بازار میکنند. برای آنها هیچ اهمیتی ندارد که چند نفر سرطان می گیرند، چندنفر عقیم و نابارور می شوند؟ چند نوزادنارس به دنیا می آیند؟؟ پس چه چیزی برایشان اهمیت دارد؟؟ شاید اشتغال؟؟ نه حتی اشتغال هم برای ایرانیان مهم نیست!! چرا این را می گویم؟؟!! به راحتی با وارد کردن همه چیز از شیر مرغ تا جون آدمیزاد، حاضریم کارگر ایرانی را بدبخت کنیم. جالبتر این که کارگر هم در عرضه اجناس آشغال و بی کیفیت ایرانی هم نقش موثر دارد، همانگونه که رییس کارخانه، مدیرعامل شرکت و تاجر وارد کننده در این چرخه معیوب به سرقت، دزدی، چپاول، کم فروشی مبتلا هستند!!!! نکته جالب میدانید چیست؟؟؟ همگی شناسنامه ایرانی دارند!!  ما از همه نظر در حال چپاول و سرقت ی و اما عشق...

قرار بود روزی یک خطی، نوشته ای برایت بنویسم!! حالا میفهمم غریبی یعنی چی! اگه همه شیعیانت چون من باشند، دلیل حرمانمان مشخص می شود!! چقدر در راه بزرگترین آرزویمان که آمدن توست، تلاش می کنیم؟؟ اصلا در راه آرزوهای دنیوی خود چقدر تلاش می کنیم؟!! لا یکلف ا... نفسا الا وسعها یعنی تکلیف و وظیفه هر فردی به اندازه وسعت توانایی های اوست!!! چقدر حقیقت این آیه با آنچه ما از آن بهره و سواستفاده می کنیم، متفاوت است!!! به اندازه دانش، توانایی جسمی، ... خود وظیفه و تکلیف داریم. اما ما به اندازه بهانه گیری هایمان شانه از زیر بار وظایفمان خالی می کنیم!! بارها با خودم می اندیشم آخر با چنین پیروانی چون من، چرا انتظار ظهور بکشیم؟!!! و اما عشق...

فوتسال ایران به جمع چهار تیم راه یافته است، اما فوتبالمان!!! از تساوی با چین خرسند و خوشنود می شویم!! پاداش تیم فوتسال، تکرار می کنم تیم فوتسال در صورت قهرمانی در جام جهانی، معادل پاداش بازیکنان یک تیم پایتخت در صورت یک پیروزی است!!! اما چرا؟؟؟ فوتبال برای حکومت یک ابزار کنترلی است. این نکته با افتضاح واگذاری سرخابی ها کاملا خود را نشان داد. دولت با تحت سلطه نگه داشتن این دو تیم سعی در کنترل جوانان دارد. هزینه های هنگفت برای بازیکنان صرفا برای شانتاژهای خبری است! نکته جالب این است که اگر بازیکنی که با پول هنگفت خریداری شود، صرفا زمانی صدای هواداران در میاید که نمایش قابل قبولی نداشته باشد. اما با دو تا گل، یا دو تا ضربه خود را نشان دهد، آن پول یا مفت حلالش!!! نکته جالب این است که ابتدای فصل قرارداد آن چنانی باعث می شود که بازیگر مربوطه پیشنهاد تیمهای دیگر را کلا بیخیال شود. آخر فصل در می یابد که نصف مبلغ قرارداد خود را نیز نگرفته است!!!! و این یک روال همیشگی است!!!! چه باید کرد و اما عشق...

با دوست خوش فکری در مورد وضعیتی که در منطقه وجود دارد صحبت میکردم. این که جنگ مباشری ایران و عربستان در سوریه، یمن در حال وقوع است، یک حقیقت است. این که شاید جابجایی این جنگ به دورتر از مرزهای ایران یک ترفند در جهت امنیت ملی این کشور است، نکته ای قابل اعتنا است. این که شاید اگر ایران در این مناطق دخالت نمیکرد، داعش در مرزهای ایران بود، نیز قابل انکار نیست. این که دستگاههای اطلاعاتی کشور اینقدر قدرتمند عمل می کنند که گروههای تروریستی امکان عرضه اندام ندارند، مایه مباهات است. اما یک سوال جالب: در کشوری که آقایان میفرمایند یک تروریست داعشی نمیتونه از مرز رد بشه ... چطور روزانه 100 کانتینر کالای قاچاق رد میشه؟؟؟ و اما عشق...

نامه سرگشاده اساتید و مدرسان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور به رؤسای محترم سه قوه را دیده اید؟؟؟؟؟ من به بررسی مواد این نامه می پردازم. بندهای نامه را در هر پاراگراف ذکر میکنم، پس از هر بند سوال خود را میپرسم: 1. با توجه به اینکه قوی ترین اهرم بازدارندگی کشور، در طول مذاکرات از دور خارج شد و صنعت هسته ای کشور با اکسید شدن اورانیوم 20درصد، خروج اورانیوم 5/3درصد، تقلیل شدید تعداد سانتریوفیوژهای (سانتریفیوژهای) نطنز و تقریباً تعطیلی فردو و سیمان ریختن در قلب راکتور اراک و تعهدات سنگین بسیاری دیگر زمینگیر شد  تا به تعبیر رئیس جمهور محترم، چرخ اقتصاد نیز بچرخد، اینک که به اذعان بسیاری از تحلیل گران و حتی بعضی اعضای محترم دولت، تحول ملموسی در اقتصاد دیده نمی شود، از رئیس محترم جمهور این انتظار است که پاسخ دهد شما که به طور رسمی و علنی اعلام کردید بدون لغو همه تحریم ها هیچ سندی در باب هسته ای را امضاء نمی کنید، چرا صنعت هسته ای از حیز انتفاع خارج شد و خبری از لغو تحریم ها که مهمترین آن محدودیت در مراودات بانکی است نیست؟ آیت اصیل: تحول ملموس در اقتصاد با صنعت هسته ای اتفاق می افتاد؟؟ و اما عشق...

آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهد مقدس گفت: کنار گنبد امام رضا(ع) نمی‌شود کنسرت برقرار بشود، این خلاف حیثیت و هویت این شهر است. تو کنسرت می‌خوای مشهدی نباش، برو جای دیگری زندگی کن. اما نکته جالبتر خبر زیر است: حضرت آیت الله صافی گلپایگانی صبح امروز در دیدار رئیس ستاد امربه معروف ونهی از منکر کشور و مسئولان ستاد قم برخورد جدی با برگزار کنندگان کنسرت در قم را خواستار شد. او افزود: حرمت قم باید حفظ شود ونباید در این موضوع سکوت کنید. آیت الله صافی گلپایگانی تاکید کرد: با اجرای مجالس موسیقی و کنسرت قلب امام زمان علیه السلام متاثر می شود و شما آمران به معروف با مقابله و جلوگیری از این منکر بزرگ موجبات خرسندی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را فراهم آورید. در دیدار با رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، سکوت در برابر کنسرت فقط اشکال داشته است؟؟ برای مرجع بزرگوار، سکوت در برابر بچه های کار، در برابر فحشا و تن فروشی، در برابر حقوق های نجومی اصلا مساله ای نیست، ولی سکوت در برابر کنسرت در شهر قم جایز نیست!!! قلب امام زمان از اختلاس، فقر، بی عدالتی متاثر نمی شود؟؟؟ و اما عشق...

اول از همه تکیف یک چیز رو روشن کنم!! چه شما که این متن رو میخونی، یک ناسیونالیست دوآتیشه عشق کوروش کبیر باشی که دلتون پرپر میزنه واسه ایران بزرگ، چه از آدمهایی باشید که تمدن ایران واستون سابقه ش حداکثر از آل بویه است که شیعه شدند و وقتی واستون میگن تاریخ، یاد حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل و بقیه قضایا می افتید، مخاطب من هستید!!!  در شکل اول، حسرت تمدن شگرف ایران باستان را دارید و دلتون پرپر میزنه واسه صورتهای مالی تخت جمشید که حتی بردگان هم حقوق داشتند!! در شکل دوم هم که باید مملکت آقا امام زمان را واسه ایشون آماده سازی کنید و باید ابرقدرت فرامنطقه ای باشید که بتونید اسرائیل رو نابود کنید!! هر دوی این تفکرات یک اشتراک دارند!!! ایران ما باید یک ابرقدرت در تمامی زمینه ها باشه!!! تکرار میکنم ابرقدرت در همه زمینه ها!!! نه میخوام چشم انداز الکی یک ورقی بدهم و نه میخام شعار بدهم. میخام کاری که بهش اعتقاد دارم و متاسفانه خودم هم دارم یواش یواش بهش عمل میکنم را با شما در میان بگذارم. برادر من،اولین شرط یک ابرقدرت شدن، قدرت اقتصادی است!! شک نکنید. بلافاصله نگویید: همین جا بحث تموم است، اقتصا و اما عشق...

شاید بیشترین آهنگی که تو کنسرتها از استاد شجریان خواسته شده که بخونن، مرغ سحر باشه!! ضمن آرزوی سلامتی برای این استاد بی بدیل، این هنرمند مردمی، این انسان بزرگ و وارسته، با اجازه از حضار گرامی، این تصنیف بزرگترین شکوایه و تلخ ترین انتقامی است که مردم تلخکام از صاحبان زر و زور و تزویر می گیرند: مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار، این قفس را بر شکن و زیر زبر کن بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ نغمه ی آزادی نوع بشر سرآ وز نفسی عرصه ی این خاک توده را پر شرر کن --- ظلم ظالم، جور صیّاد آشیانم، داده بر باد ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نو بهار است، گل به بار است ابر چشمم، ژاله بار است این قفس، چون دلم، تنگ و تار است شعله افکن در قفس ای آه آتشین دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن ( مرغ بیدل، شرح هجران مختصر، مختصر کن ) ( 2 )   چه کرده ایم که اینقدر مردم ما مشتاق شنیدن این آهنگ هستند؟؟!! با کف زدن های متوالی آن را از مرغ سحرگاه خویش طلب میکنند، در هنگام سرایش وی بر و اما عشق...

بیست و پنج درصد مردم ایران زاغه نشین هستند 30 درصد زیرخط فقر حداقل حقوق مصوب کارگران زیر خط فقر است این دستاورد شگفت چه کسانی است؟؟ چه کسانی باید پاسخگو باشند؟؟ خدا رو شکر که مشکل گورخوابی با دست توانمند فرماندار مربوطه حل گردید!!! دیگر حتی گوری هم ندارند در این سوز سرما در آن بخوابند!! اگر امام علی (ع) زنده بود، نهج البلاغه طلا و گنبد طلایی را بر فرقتان می کوبید!!! مردم مصر در زمان مبارک نیز به گورخوابی رسیدند!!! این درس تازه و داغی از تاریخ است!!! و اما عشق...

فعلا خالی میگذارم

و اما عشق...